امروز دفاع یکی از بچه ها بود. میخواستم برم عزیزدلم ببینم. نه تنها بخاطر این برف آشغال، نشد؛ بلکه الان که از خواب بیدار شدم دیدم به قولش «برف منتظر بود ما قرارمونو کنسل کنیم و قطع شه» و خواهرک با دوستش رفته بیرون و مامان هم رفته خونه مامان جون و الان جفتشون برگشتن! براش پودینگ درست کرده بودم. خداااا.
دلم میخواد یه چیزی رو ریز ریز کنم یا جیغ بزنم. وای وای وااای -_- چقد فحشمم میاد -_-
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 91
برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 91
برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 114
به راستی چرا نمیشود یک بار برای هر اتفاقی، سوگواری کرد؟! -_-
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 94
برنامه ریزی کنم، اون روز و بقیه روزای برنامه م قهوه ای شده، 100٪ ! ولی باز یادم میره!
بچه ها هی جاهای خالی مرکزشونو بهم پیشنهاد میدن. لطف میکنن. ولی منو سرگشته تر میکنن، بچه ها یواشتر :(
+کی تقسیم طرح میکنن؟ کجا میفتم؟ کی میرم طرح؟ چه جور جایی خواهد بود؟ کی جا میفتم؟ کی شرو میکنم برا رزیدنتی خوندن؟ امتحانش چی میشه؟ قبول میشم؟ ...
این سوالا منو میخورن، این خط، اینم نشون.
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 90
من هر کیم ببخشم، تو و تووو رو نمیبخشم. هرگز. از بعد اون روزی که در حق من این جنایت رو کردین، "روی خوش" حرومتون باشه. هر کدوم به نوعی. همین.
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 79
امشب دیوونه نشم، خیلیه...
وقتایی که نباید، چه فعال میشه این مغز لعنتی.
+ «امشب و شبای بعدش»، درستتره.
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 108
برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 74
اینجا دیگه نمینویسم. کسی آدرس خواست بگه. (کماکان بلاگفا)
+ دوران بعد کات.
عکس...برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 93
برچسب : نویسنده : hessekhuub بازدید : 117